۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۳, دوشنبه

به جناب آقای ایرج مصداقی، شرم احساسي انقلابی است



به واقع اين مقاومت با ١٢٠٠٠٠ شهيد فقط با ضد بشر ترين رژيم تاريخ ( ملا هاي كفتار صفت )به سر كردگي خميني و خامنه اي نمي جنگد، بلكه با بخل و حسادت خانوم ها و آقاياني كه دست از مبارزه شسته و توان رويارويي با اين دجالان را از دست داده اند هم طرف شده است.
اين روز ها نوشته هاي جناب ايرج مصداقي را مي خواندم و آن ها را با نوشته هاي ايشان پس از كشتاره بي رحمانه سال ٦٧ توسط خميني و لاجوردي بعد از عمليات فروغ جاويدان مقايسه مي كردم . ايشان يا با خوش شانسي ويا...توانسته بود از ان حادثه جان سالم به در ببرد.اينك ايشان بعد از "دگر ديسي ضد انقلابي" كه اصولا در خارج از كشور با "كشش هاي مادي بورژوازي" اتفاق ميافتد حالا به اين نتيجه رسيده است كه بلي! گناهان تمام به گردن "اين رهبري مجاهدين" است! و نميدانم چرا مدتي است با "جريان هاي معلوم الحال" تكرار ميكند : «هواداران ساده و رهبري گناهكار» و باز نميدانم چرا قبلا ها ميگفتند، خود شاه خوب بود، اطرافيانش و ساواك خيانت ميكردند

و يا اينكه خميني خودش، پير مرد خوب بود، بهشتي و بسيجي و پادسداران ظلمت جنايت ميكنند! اما به اين مقاومت كه رسيد، رهبري پاكباز آن كه پيش از همه از خودش مي پردازد (مانند خواهرش منيره بار دار و برادرش كاظم و اشرفش ) اين آقايان مي گويند كه هواداران از جان گذشته و پاك اما رهبري گناه كار ، كه شايد بتوانند با اين روش "سر مسله حل كن"این مقاومت، كه اين اقايان را به هزيان گويي وادار كرده است را از تن آن جدا كنند.
 
آقاي اسماعيل يغمايي (که روزي در رم با من صحبت مي كرد ميگفت كه همين آقاي رجوي كه به شخص ايشان چه لطف هايي كرده است و حالا..... بگذريم) در يكي از قصه هايشان به نام "كشتزار چغندر" درباره اين سياسي هاي قديمي كه دست از مبارزه كشيده اند و به اختلال حواس دچار شده اند ، رو به برگهاي چغندر در دهات هاي اطراف پاريس سخراني مي كنند و با تكان خوردن اين برگ ها فكر مي كنند كه جمعيت برايشان كف مي زند!!

اين حال و هواي همين آقاي مصداقي مي باشد با اين تفاوت كه آن روز ها اينترنت و فيس بوك و سایت های اجتمایی  نبود و آن ها رو به كشت زار صحبت مي كردند ولي حالا در گوشه اي مي نشينند، كار و زندگي هم ندارند و يا سوسيال بگير اين كشور ها هستند و يا زبانم لال جيره و مواجب بگيره وزارت اطلاعات! رژيم با همان فرمول بيست به هشتاد، يعني هشتاد درصد بر عليه رژيم ضد بشر ملا ها و بيست در صد بر عليه مقاومت می زنند، كه ايشان اين فرمول را به طور كامل بالعكس كرده است!
اينجاست كه به ياد حرف مارکس مي افتم كه مي گفت ( شرم احساسي  انقلابي است) )
آقا، هر روز دارند ١٠ تا ٢٠ انسان را در ميدان ها و زندان ها به دار مي آويزند ، آقا ، جوانان ايران را هر روز به بهانه اي به زير فشار مي گذارند ، آقا فقر و فحشا بيداد مي كند ،آقا اين رهبري اگر اهل قدرت گرفتن بود ،آنجا كه بهشتي به او مي گفت وقتي شما نخواهيد با ما در قدرت سهيم شويد ،ما مجبوريم وزير و وكيل از خارج بياوريم و و و و و وو و وو و در آخر آقا از آخرين كلام صبا كه مي گفت ما تا آخرش ايستاده ايم خجالت مي كشيم.
علي افشار تاريخ:13/5/2013