۱۳۹۳ تیر ۲۹, یکشنبه

جام جهانی فوتبال و خاطره تاریخی و فراموش نشدنی لیون فرانسه

       


با قهرمامی آلمان در مقابل آرژانتین تب فوتبال که این روزها جهان را فراگرفته بود به پایان رسید، اما خاطره تاریخی لیون در 31 خرداد سال 77 هیچ وقت فراموش نخواهد شد، چرا به قول مفسر ورزشی ایتالیا که در آن روز تاریخی میگفت"در لیون ِ فرانسه بازی بین ایران و آمریکا بیشتر از ورزش فوتبال، جنگ مقاومت ایران با رژیم ملاها بود".
البته بعد از به روی کار آمدن رژیم مرتجع و ضد بشری آخوندها، آفت این جانیان به همه قشر و طبقه جامعه از جمله ورزش ضررهای خاص خودش را زده است مثل تعداد بیکاران،سکته جوانان،اعتیاد، فحشا و ... که اصلا آمار آن قابل مقایسه با دیکتاتوری سلطنتی نیست.

در سال 57 که تیم ملی ایران به جام جهانی آرژانتین راه یافت از آسیا و اقیانوسیه فقط یک تیم به بازی های نهایی جام میرفت و در این قسمت جا دارد که یاد حبیب خبیری بازیکن تیم ملی فوتبال ایران که در راه مبارزه برای آزادی در سیاه چال های خمینی با شکنجه های فراوان به شهادت رسید را گرامی بداریم. بگذریم اما از آن سال به بعد یعنی بعد از سقوط رژیم شاه، نه بار در کشورهای متفاوت جام جهانی برگزار شده است و سهمیه آسیا و اقیانوسیه چهار برابر بوده ولی تیم ایران فقط سه بار به این جام ها راه یافته است و از این سه بار، یک برد ،سه مساوی و هشت باخت داشته است و آن تنها پیروزی بر تیم ملی آمریکا بوده است که یاران و هواداران این مقاومت استادیوم لیون را به لرزه درآورده بودن.پس با یادی از جام جهانی 1998 در فرانسه چند خطی مزاحمتان میشوم.

چند ماه قبل از شروع مسابقات در فرانسه در قرعه کشی های مربوطه که انجام شد تیم ملی ایران با آمریکا در یک گروه افتادند و این مسابفه در روز 31 خرداد برگزار می شد که مقاومت ایران تصمیم گرفت تظاهرات باشکوه 30 خرداد را که روز زندانیان سیاسی و شهدای خلق است وهر ساله در یکی از کشورهای اروپایی برگزار می شد را در استادیوم لیون برگذار کند به خاطر اینکه دوربین های زیادی از دنیا که خیلی از آن ها ورزشی هم نبودند در لیون برای این بازی زوم می شدند و این مقاومت نیز می بایست شاهکار خود را که همواره چیزی نیست جز رهایی خلق در زنجیرش در معرض دید جهانیان می گذاشت، باور کنید وقتی یاد آن روزها میافتم که چطور این مقاومت برای مبارزه با این جانیان با سوزن کوه کنده است و کارهای نشدنی را انجام داده است غرق در حیرت می شوم!

به هرحال روزی که بلیط ها به صورت اینترنتی فروخته میشد تمامی هوادران در اقصی نقاط جهان بسیج شدند و تا آنجا که در توان داشتن بلیط های بازی ایران –آمریکا را خریدند و تا اینکه روز مسابقه فرا رسید و مثل همیشه انبوه دوستاران رهایی مردم ایران و یاران مقاومت به سمت استادیوم لیون سرازیر شدند و دسته های کوچک و بزرگ در اطراف استادیوم شعارهای ضد رژیم و تحقق دموکراسی در ایران را سر می دادند. و اما باز هم بندوبست و بازهم زد و بند با دنیای مادی کشورهای دموکرات که برای منافع های کلان خود میخواستند به کمک رژیم آخوندها بشتابند و باز به خاطر همین منافع از بردن پرچم و عکس های رهبری به استادیوم جلوگیری می کردند اما با حل این تضاد مثل برعکس پوشیدن پیراهن ها با عکس رهبری و خیلی چیزهای دیگر وارد استادیوم شدیم.  

به واقع همانطور که خبرنگار ایتالیایی گفته بود، جنگ مردم و مقاومت برای آزادی بر علیه رزیم ضد بشر ملاها بود،که جمعیت یک صدا این شعارها را سر می داد و بالن های تصاویر خانم رجوی در حال پرواز در آسمان استادیوم بود که یکی از آن ها بر روی زمین نشت،هرکس که در آن روز در این استادیوم بود کاملا این صحنه را به یاد دارد و نشان داده شد که این مقاومت در هر فرصتی که توانسته، پوزه رژیم را به خاک مالیده است و خواسته های مردم ایران را جهانی کرده است.
و در آخر تنها پیروزی تیم ملی ایران در مسابقات جهانی فوتبال در روز 31 خرداد سال 77 روز زندایان سیاسی و شهدای خلق از خاطره تاریخ هیچگاه  فراموش نخواهد شد.

                                                                                                                     علی افشار       20/07/2014

۱۳۹۳ تیر ۱۶, دوشنبه

ایستادگی اشرف و میتینگ با شکوه ویلپنت


از 30 خرداد سال 60 یعنی از آخرین اتمام حجت رهبری و مقاومت مردم با خمینی دجال بر سر خواسته های بر حق مردم برای آزادی که از انقلاب ضد سلطنتی انتظار داشتند 33 سال می گذرد و در این مدت دو چیز برای همگان و مردم آگاه ایران روشن شده است"یکی آن دیو صفتان که با بند و بست با اربابان جهان بر مسند قدرت نشستند و از همان اول بر علیه خواسته های مشروع ملتی نجیب به ستیز بر خواستند از قبیل " حجاب اجباری وحمله به مردم زحمتکش کردستان و.........که در حوصله این نوشته نیست و در طرف دیگر مقاومتی زنده وسرشار از عواطف انسانی که پس از روی کار آمدن خمینی با طاقتی فرای انسان برای روبرو نشدن با مبارزه قهرآمیز هر آنچه در توان داشت با دهها شهیدانجام داد و بالاخره در مقطع 30 خرداد 60 و با تظاهرات 500 هزار نفری ، اتمام حجت تاریخی خود را با رژیمی اعلام کرد که هیچ راه مسالمت آمیزی را نگذاشته بود.

از آن روز به بعد این رژیم جنایتکار با اعدام وشکنجه وقتل عام های 60 و67 و صدور تروریسم با کمک اربابان جهان به حکومت ضد بشری خود ادامه داده است وهر سال این مقاومت برای گرامیداشت شهدای خلق و زندانیان سیاسی وروز رهایی مریم پاک از دست بند وبستهای دنیای مادی،تظاهرات ومیتینگهای با شکوهی برگزار می کنند و اما تظاهرات امسال از ویژگیهای خاصی بر خوردار بود چرا که دنیا بالاخره خطر بنیادگرایی را که خانم رجوی سالها پیش گفته بود " چه بسا خطرناک تراز بمب اتمی این جنایت پیشگان است" از نزدیک احساس می کنند مانند عراق،سوریه،لبنان و هر کجایی که این ملاها با کمکهای غیبی! دست بازی داشتند همچون نمونه حمله به اشرف که این آخوند ها با مزدور جیره خوار خود مالکی و دیگر اربابان دنیا که در نهایت به تاریخ جوابگو خواهند بود ،رفته بودند که با تمامی توان و پشتیبانی نظامی رژیم فاسد ملاها کار مقاومت و شیر زنان وکوه مردان مستقر در اشرف و لیبرتی که تمامی هستی مادی خود رافدای رهایی  خلقشان کرده بودند یکسره کنند، وقطعا همگان ازاین حملات وبه شهادت رساندن اشرفیان خبر دارند.
واین بار با علم کردن مار هفت خط دیگری مثل روحانی تحصیل کرده در دانشگاه رذالت خاتمی و قبول جام زهر اتمی می خواستند الترناتیو دموکرات این مقاومت را بی رنگ کنند،اما غافل از این که رهبر دور اندیش وپاکباز این مقاومت آقای رجوی که در سال 2003 پس از بمباران قرارگاههای مجاهدین گفته بود که اگر اشرف ایستادگی کند دنیا را به ایستادگی مجبور خواهد کرد. خودمانیم ،چه کسی آن روزههای سخت این حرف را جدی می گرفت جز خود اشرفیان که همه چیزشان را گذاشته بودند، نه حتی تمامی هواداران این مقاومت. خودم را می گویم که با چشمان اشکبار صحنه را بدون دورنمای رهایی می دیدم ، چرا که می فهمیدم چطور جنبشهای آزادی بخش را با همکاری جهان سرمایه داری از بین برده بودند.
ولی حالا در سالن قسمت جلوی میتینگ ویلپنت هستم وبا چشمهای خود می بینم که چطور آن ایستادگی که رهبر این مقاومت می گفت در این جا به بار نشسته است،به دو طرف صحنه می نگرم مملو از میهمانان بشر دوست بیشتر از سالهای گذشته است ،به پشت نگاه می کنم انبوه جمعیت با کلاههای زرد و پرچم شیروخورشید که این هم بیشتر ازسالهای گذشته است.
من امسال با زحمات بسیار شخصیتی را به این میتینگ از ایتالیا دعوت کرده بودم که قبلا رابطه خوبی از جو سازی هایی که بر علیه مقاومت شده بود با ما نداشت وقتی دراواخر برنامه به اونزدیک شدم ایشان در حال کف زدن بود وبه من گفت به واقع تا به حال همچنین سازمان وسازماندهی وعشق و عاطفه به دموکراسی و رهایی را ندیده بودم و این بار او از من تشکر میکرد برای دعوتش و ادامه داد هر کس این میتینگ را حتی از طریق ویدیو ببیند و ذره ای شرف در او باشد از شما و رهایی مردمتان پشتیبانی می کند.
پس باید قبول کنیم که ایستادگی اشرف وعظمت ویلپنت چیزی نیست جز رهایی ملت ایران .


                                                                                                                         علی افشار 60/70/2014 رم